موزه هنر های ملی ایران
ادرس :خیابان بهارستان
موزه هنرهای ملی ایران ( مدرسه صنایع قدیمه ) درروز شنبه شانزدهم بهمن ماه ۱۳۷۸ افتتاح شد . تاریخچه این موزه از این قرار است : این مکان با نام مدرسه صنایع قدیمه در سال ۱۳۰۹ خورشیدی به دست استاد طاهر زاده بهزاد شروع به تعلیم شاگردان مدرسه نمود وبعد از آن درخدمت صنایع مستظرفه و بعد به دست سازمان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داده شد . ساختمان موزه از بناهای دوره قاجار درزمان فتحعلی شاه بود ه است که اسم قدیمی بنا حوزخانه باغ نگارستان بوده است که یکی از سه باغ درتهران قدیم بوده ، باغهای گلستان ، نگارستان ، بهارستان .
این حوزخانه درجنوبی ترین قسمت ( قصرو باغ نگارستان ) ساخته شده است . مجموعه قصروباغ نگارستان بین سالهای ۱۲۳۲-۱۲۲۲ ه . ق به دست دوتن ازمعماران زبده آن زمان استاد عبدالله خان و استاد آقاجانی اصفهانی بنا گردید. ساختمان حوضخانه نیز ( محل فعلی موزه ) بخشی از آن مجموعه محسوب می گردد. حوضخانه با طرح ( + ) شبیه علامت بعلاوه ساخته شده بود . با چهار شاه نشین اطراف آن که بی هیچ دروپنجره ای به درون باغ راه داشت . سقف گنبدی آن ایستاده برشانه چهارستون سنگی همواره شکوه و ایستادگی بنا را تداعی کرده است . تا نیم قرن پیش حوض دایره ای شکل بزرگی ازسنگ مرمر میان ستون های قرارداشت و ازسوراخهای روی بدنه ستون ها آب می ریخته وبه داخل حوض فواره می زده و چشم انداز بسیارزیبایی را بوجود می آورده است .
پنجاه سال قبل برای اینکه ساختمان حوضخانه برای شکل گیری این موزه متناسب شود قسمت هایی دربخش جنوبی و شمالی حوضخانه با همان طرح قبلی به آن الحاق گردید که مجموعاً شکل کنونی موزه را پدید آورده است . دیوارهای این دو بخش الحاقی ( درابتدا و انتهای موزه ) برخلاف قسمت های اصلی فاقد آن گچبری های زیبا هستند وازطرح گچبری ها به صورت نقاشی روی دیوارهای کشیده شده است .
سال ۱۳۰۹ شمسی حسین طاهرزاده بهزاد با تلاش زیاد موزه هنرهای ملی و اداره هنرهای ملی را تحت عنوان مدرسه صنایع قدیمه به انگیزه احیاء و تجدید حیات هنرهای ملی و سنتی ایرانی بنیاد نهاد . چنانچه می دانیم در اواسط عهد صفوی به سبب برقراری ارتباط سیاسی و نظامی و به تبع آن فرهنگی هنرهای مغرب زمین مبانی پراعتبار و ارزشمند هنرهای اصیل ایرانی را تحت سیطره خود گرفتند و آرام آرام هویت هنری ما را خدشه دار کردند . این تغییر درآثار به جا مانده ازآن دوران تا عهد قاجاربسیارچشمگیر و قابل ملاحظه است . بدین ترتیب این مکان کانون حفظ و احیای ارزشهای اصیل هنرهای ملی وسنتی ایران گردید .
شادروان هادی تجویدی نخستین معلم مینیاتور مدرسه و شاگردانی همچون محمد علی زاویه ، علی کریمی ، مقیمی تبریزی ، علی مطیع ، علی اسفرجانی و … درمحضراستاد به مرتبه استادی درمینیاتور رسیدند. دررشته تذهیب و تشعیر استاد علی درودی کارتعلیم را برعهده گرفتند و استادانی چون عبدالله باقری ، نصرت الله یوسفی شاگردان بحق استاد درودی بودند.
دراین موزه آثارمختلفی به چشم می خورد که نشان دهنده هفتاد سال شکوفایی و افتخارآفرینی درگستره هنرهای ناب و اصیل ایران زمین است ازجمله : مینیاتور ، خاتم ، فرش و اشیاء متنوع با چوب و… .
نقاشیهای مینیاتور :
نقاشیهای مینیاتور به نقاشیهایی گفته می شوند که فاقد پرسپکتیوهستند و بسیارظریف و بیشتر موضوع نقاشی برگرفته ازکتابهای ادبیات و مذهبی می باشد. جذاب ترین و چشم نوازترین بخش این موزه را مینیاتورتشکیل داده که می توان این موزه را به نام موزه مینیاتورهم نامگذاری کرد.
خاتم : خاتم به معنی ختم کننده کارهای هنری می باشد چون برای انجام آن باید ازهنر طراحی منبت (کنده کاری روی چوب ) و معرق ( بریدن قطعات چوب و چسباندن آنها به هم ) آگاهی داشته باشیم و کسی که خاتم کاری می کند روی تمام این هنرهای مسلط است . مصالح آن ازقبیل استخوان شتر که درآب آهک می خوابانند تا چربی آن گرفته شود و آن را به شکل نوارهای باریک مثلث شکل در می آورند و چوب آبنوس و مفتول هایی برنجی و نقره و طلا که همه به نازکی یک میلیمتر می باشد و اینها را درکنارهم به شکل طرح مورد نظر درمی آورند هرلوز خاتم از۵۸۴ قطعه نوار ساخته می شود که این نوارها توسط سریش که از عصاره کله پاچه گاو گرفته می شود به هم می چسبندو بعد ازبرش های نازک روی جعبه ها یا ابزارموسیقی و اشیاء دیگر برای تزیین می چسبانند . قسمت های سبز رنگ را که در خاتم می بینید استخوان را با براده ی مس و سرکه به مدت دو ماه می خوابانند تا سبز شود و هیچ وقت رنگ آن نمی رود از جلمه آثار این موزه میز و صندلی آرایش کار گروهی ، گنجه یا کمد پایه به شکل سم اسب ، چراغ مطالعه ، جعبه خاتم اثر باقر حکیم الهی می باشد .
* در ابتدای ورود به سالن دو نیم تنه گچی نی زن بنام حاج مقبل از گچ کار استاد ابوالحسن خان صدیقی شاگرد کمال الملک به سال ۱۳۱۵ وجود دارد .
در ۱۰۰ سال اخیر دو کانون هنر در ایران شکل گرفت که هر آنچه هست از این دو مدرسه است یکی مدرسه صنایع قدیمه و دیگر مستظرفه می باشد که مؤسس آن کمال الملک بود که بعد از آمدن از اروپا در سال ۱۲۸۸ تأسیس شد و هنرهای کلاسیک را آموزش می داد و ۲ اتاقی که در ابتدای موزه می بینیم برای استاد بوده و نام چند تن از شاگردانش استاد اسماعیل آشتیانی و جمشید امینی و استاد ابوالحسن صدیقی و … بوده است . در مدرسه صنایع قدیمه هنرهایی چون مینیاتور ، تذهیب ، قلم زنی ، منبت ، معرق و … انجام می شده .
* از دیگر آثار این موزه قالیچه ای به نام نقش بشریت است که اگر بین گل و بوته های فرش تمرکز کنیم تصویر دو زن و دو مرد و دو بچه دیده می شود به همراه تصاویر حیوانات و پرندگان و بسیار آثار ارزشمند دیگر مثل معرق برجسته ، تذهیب و میز و صندلی و میز با رویه کاشی با نقوش و خط کوفی تزئینی ۱۳۳۰ کار کارگاه کاشی و سرامیک سازی استاد عیسی بهادری و تابلو معراج حضرت محمد (ص) از عیسی بهادری و … .
۱۷۰ سال پیش، در زمان فتحعلیشاه، در محل ساختمانهای وزارت فرهنگ و سازمان برنامه و بودجه، باغ بزرگی بود که از شمال تا خیابان هدایت فعلی و از جنوب تا میدان بهارستان گسترده بود. در حال حاضر، از آن باغ و قصر فقط حوض خانهای باقیمانده که به موزه هنرهای ملی تبدیل شده است و شاید همین آن را از خطر نابودی محفوظ داشته است.
این مجموعه در برگیرنده بهترین هنرهای ملی ایران در همه سالهای اخیر مانند مینیاتور، تذهیب، خاتم، کاشیکاری، قالیبافی، پارچهبافی، زری دوزی مخمل بافی، میناکاری، قلمزنی و معرق است. این ساختمان درسال۱۳۰۹ه.ش، به موزه تبدیل شده است. ساختمان موزه از همان دوران باقی مانده و فقط حوض وسط تالار برداشته شد.
نام موزه از نام باغ بر گرفته شده و چون این محل حوض خانه بوده، به حوض خانه باغ نگارستان معروف است. این موزه به همت مرحوم استاد حسین طاهرزاده بهزاد تأسیس شده است.
موزه جواهرات ملی
آدرس : خیابان فردوسی |
تاریخچه جواهرات ایران از زمان حکومت صفویه آغاز میشود، زیرا تا قبل از صفویه، جواهرات گرانبهایی در خزانه دولتی وجود نداشته است و براساسنوشتههای سیاحان خارجی، پادشاهان صفوی بیشاز دو قرن (۹۰۷ تا۱۱۴۸ق) دست به جمعآوری جواهرات زدند و حتی کارشناسان دولت صفوی جواهرات را از بازارهای هند و عثمانی و کشورهایی مانند فرانسه و ایتالیا خریداری میکردند و به اصفهان، پایتخت حکومت، میآوردند.
در پایان سلطنت شاه سلطان حسین و با ورود محمود افغان به ایران، خزاین دولت با حمله افغانها غارت شد و مقداری از آنها که به وسیله محمود افغان به اشرف افغان منتقل شده بود، پس از ورود شاه تهماسب دوم به اصفهان، به چنگ نادر افتاد و از خروج آنها از ایران جلوگیری شد.
بعداً نادر برای پس گرفتن آن قسمت از جواهرات که به هندوستان منتقل شده بود، نامههایی به دربار هند نوشت، اما جواب نامساعد شنید. پس از لشکرکشی نادر به هند (۱۱۵۸ ق)، محمدشاه گورکانی مبالغی نقدینه، جواهر و اسلحه تسلیم نادر کرد. اما بخشی از اموال و خزاینی که نادر از هندوستان به دست آورده بود به ایران نرسید و در راه بازگشت به ایران از میان رفت. نادر پس از بازگشت به ایران، مقدار قابل ملاحظهای از جواهرات را به رسم ارمغان برای امرا و حکام و شاهان کشورهای همسایه فرستاد. همچنین مقداری از اشیای نفیس و مرصع را به آستان حضرت امامرضا (ع) تقدیم کرد و مقداری را نیز به سپاه خود بخشید. در ۱۱۶۰ ق، پس از قتل نادر، احمد بیگ افغان ابدالی، از سرداران نادر، دست به غارت جواهرات خزانه نادر زد. از جمله گوهرهایی که از ایران خارج شد و هرگز بازنگشت، الماس معروف کوه نور بود. این الماس در ۱۲۶۶ ق، به ملکه ویکتوریا اهدا شد.
در دوران قاجار مجموعه جواهرات جمعآوری و ضبط شد و تعدادی از جواهرات بر تاج کیانی، تخت نادری، کره جواهرنشان و تختطاووس نصب گردید.
در ۱۳۱۶ ش، قسمت عمده جواهرات به بانک ملی ایران منتقل گردید و پشتوانه اسکناس و بعداً وثیقه اسناد بدهی دولت به بانک بابت پشتوانه اسکناس قرار گرفت. خزانه فعلی در ۱۳۳۴ ساخته و در ۱۳۳۹ با تأسیس بانک مرکزی ایران افتتاح و به این بانک سپرده شد.
این موزه تا قبل از انقلاب فعالیت داشته و بعد از آن تعطیل و دوباره در ۱۳۶۹ برای عموم بازگشایی شد.
جواهرات مهم این موزه الماس دریای نور، تخت طاووس یا تخت خورشید، تخت نادری و کره جواهر نشان است.
موزه جواهرات ملی با مساحتی حدود ۱۰۰۰ مترمربع مجهز به سیستم ایمنی است که توسط آلمانیها ساخته است.
جواهرات شاخص موزه عبارتند از:
دریای نور که درشتترین و زیباترین الماس برلیان در میان گوهرهای سلطنتی ایران و یکی از گوهرهای معروف جهان است. گفته میشود این الماس هزار سال پیش کشف و استخراج شده است. وزن آن اکنون هفت مثقال و ۲۰ نخود، یعنی در حدود ۱۸۲ قیراط، و صورتی است، ولی پیش از تراش، زیادتر از این بوده است. این الماس توسط نادرشاه افشار، جزو هدایای محمد شاه گورکانی و غنایم جنگی از هند به ایران آورده شده و بعد از طی دورانهای مختلف به دست شاهان قاجاریه رسیده است.
دریای نور تا زمان ناصرالدین شاه در وسط یکی از بازوبندهای سلطنتی نصب میشد، ولی در زمان او که استفاده از بازوبند منسوخ شد، آن را به صورت پیش کلاه درآوردند و در قابی زرین با شیر و خورشید و تاج مرصع به ۴۵۷ قطعه برلیان ریز و عالی و چهار قطعه یاقوت قرار دادند. این الماس برلیان از دو سو تراش خورده و به شکل هرم مثلثالقاعدهای است که قاعده آن چهار سانتیمتر درازا و سه سانتیمتر پهنا دارد و دو سوی دیگر حدود دو سانتیمتر است. همه سطوح دریای نور صاف و یک نواخت است، جز یک سمت آن که فتحعلیشاه با کندن عبارت <سلطان صاحبقران فتحعلیشاه قاجار ۱۲۴۴>، از ارزش آن کاسته است.
کره جغرافیایی از دیگر اشیای نفیس موزه است. وزن کره با پایههای طلایی آن حدود ۳۷/۵ کیلوگرم و در روی آن ۵۱۳۶۶ قطعه جواهر گوناگون به وزن ۳۶۵۶/۴ گرم نشانده شده است.
اقیانوسها و دریاها زمردنشان و آسیا مرصع به یاقوت و لعل، ایران مرصع به الماس، اروپا مرصع به یاقوت، آفریقا مرصع به یاقوت سرخ و کبود و آمریکای شمالی و جنوبی و استرالیا مرصع به یاقوت و لعل است و خط استوا به وسیله الماس نشان داده شده و دو حلقه زرین ساده که در روی آنها گلهای الماس نشان نصب شده، به طور متقاطع کره را در میان گرفته است.
بر روی کره القاب ناصرالدین شاه منبت و الماس نشان شده است. در این کره، کوه دماوند با یاقوت درشتی مشخص و شهر تهران با یاقوت معروفی به نام اورنگ زیب نمایان است.
تاجماه جواهر دیگری است که بعد از دریای نور، در میان جواهرات سلطنتی خودنمایی میکند. این سنگ سفید و خوش آب و رنگ بادامی شکل ۱۱۲ قیراط وزن دارد و در وسط بازوبند سلطنتی بازوی چپ قرار داشت. اما بعدها به صورت دگمه یا بر روی سینه یا پیش کلاه نصب میکردند و اینک به صورت پیاده در خزانه جواهرات سلطنتی ایران نگهداری میشود.
تاجکیانی تاجی است که پادشاهان در مراسم تاجگذاری از آن استفاده میکردند
نشانی : خیابان فردوسی، روبروی سفارت آلمان
موزه هنر های معاصر
ساختمان موزه، تلفیقی از معماری مدرن و سنتی است که با الهام از بادگیر های مناطق حاشیه کویر ایران ساخته شده و تندیس های زیبا و با ارزش از هنرمندان معاصر همچون: هنری مور، آلبرتو جاکومتی، پرویز تناولی، در پیرامون آن فضای سبز اطراف را به « پارک مجسمه» بدل کرده است.
درون موزه از عناصری تشکیل شده که در جریان دیدار بازدید کنندگان ، چشم اندازهایی بدبع و زیبا در برابر چشمان آنان قرار می دهد. چهارسو، گذرگاه، معبر و هشتی، از جمله این عناصر هستند. بیننده مسیری چرخشی در گرداگرد فضای اصلی موزه را می پیماید و پس از تماشای گالری ها به هشتی می رسد. در دل هشتی، اثر زیبا و نوین « نورویوکی هاراگوچی» هنرمند بنام ژاپنی قرار دارد که از روغن و پولاد ساخته شده و با عنوان « ماده و فکر» هشتی را در خود باز می تاباند.
در اینجا قرار بر این است که به معرفی و نقد موزه هنرهای معاصر بپردازیم ؛
کار را از ورودی آن آغاز میکنیم ، دیبا برای تعریف ورودی از آسمانهای پست مدرن استفاده کرده که شاید به خوبی توانسته یک ورودی را القاء کند از ورودی که رد شویم ، هنوز رد نشده که نگاه ما به نما و به تلفیق بتن و سنگ میافتد که به شکل واقعاً زیبایی در کنار هم حل شدهاند میافتد و قدرت معمار ملموستر میشود و انسان را وادار میکند تا به دور مجموعه بچرخد ضمن این که این نکته نباید فراموش شود که کلیه دسترسیها همان طور که مشخص است تعریف شده و همگی نشان دهنده و مبین این نکته است که قلمی بر کاغذ پیاده شده است .
نحوه تلفیق بتن با سنگی که در نما آمده با آسمانهای پست مدرنی که فقط و فقط جنبه نورگیری را در مجموعه داشتند .در همین حین نگاه خواه ناخواه به باغ موزه جلب میشود و تلفیقی که در این دو عنصر (باغ و موزه) با یکدیگر دارند ؛ چیز دیگری است در مقابل نمونههای مشابه .
بیایید به داخل وارد شویم ؛ حراست و نگاههای همیشگی که دنبال ماست ؛ از حراست رد شده ؛ نگاه اول شاید به بتن که به صورت بروتالیسم در مجموعه اجرا شده میافتد و شاید چندان چشم نواز نباشد البته به اعتقاد بنده
البته همچنان که چشم بتن را دنبال میکند و جستاری در زیر آسمانهای نورگیر میاندازد که ببیند چه اتفاقی افتاده به نقطه قوت طرح که همانا رامپ اجرا شده ، میرسیم که چرخش و حرکت و فلسفهای خاص رامپ را به طوری کامل القاء میکند و بعد به فضاهای زیر زمین میرسیم که در قسمتهای جلوتر توضیح داده خواهند شد .
نکته جالب در مورد گالریها است که واقعاً اوج کار آقای کامران خان دیبا در این مجموعه است . ورود از یک نقطه و خروج هم تقریباً از همان حوالی بدین صورت که وارد گالری اول که شدی دوست داری سایر گالریها را هم بگردی (احساس چرخش) و اگر آدم بیهنری باشی و فقط برای بعضی اهداف به آنجا آمده باشی دربهای خروج وجود دارد و میتوانی به راحتی در نیمه راه خارج شوی .
کلاً در این مجموعه تمامی آسمانها و ویژگیهای یک معماری فرا مدرنی (پسا مدرنیته) به نحو احسن اجرا شده مثلاً در قسمت برخوردها اگر دقت شود مشخص است که هیچ سطوحی کلی احجام با یکدیگر برخورد ندارند و ضمن این که کلیه اتصالات در حد معقول تعریف شدهاند حیاطها دارای شکل هندسی مشخص میباشند و تماماً دارای معنای خاص هستند .
تکرار مربع و مستطیل در تمام سطوح پلان به وضوح قابل دیدن هستند اما اینها آن قدر زیبا با یکدیگر ترکیب شدهاند که حس وحدت و کثرتگرایی را به خوبی میتوان دید یعنی به صورتی حس میشود که اجزای پلان کاملاً به همدیگر چفت و وصل شدهاند . هیچ قطعهای جدا نیست و کلیه فضا تعریف خاص خود را دارند .
تنها ایرادی که در پلان وجود دارد آنهم از دیدگاه یک دانشجوی معماری ؛ وجود یک آسانسور بود که بنده هر چی به ذهن بزرگ خود رجوع کردم مفهوم و عملکرد آن را نفهمیدم . در اینجا تا حداقل ممکن در داخل بنا از دیوارهای بار بر استفاده شده و بیشتر از پانلهای شیشهای استفاده گردیده که فقط نقش جدا کنندگی را دارند خصوصاً در قسمت اداری .
به رستوران مجموعه میرسیم ؛ مکانی آرام و زیبا و با یک موسیقی دلپذیر ؛ و با منظرهای که روبرو بیرون و دید به سمت نورگیرهای گذاشتهشده ؛ یکی از نکات جالب در مورد رستوران سقف گالریها است و جالب اینکه هیچگونه صدایی به پایین و به فضای آرام گالریها منتقل نمیشود . وجود چراغهای زرد و هالوژن هم به فضا حالت سرزندگی بخشیده بود .
در ادامه به بررسی و تحلیل فضاهای خود موزه میپردازیم و بعد به معرفی تعدادی از تندیسهای باغ موزه میپردازیم .
دیبا بعدها در موزه هنرهای معاصر ایران توانست فرصتی برای ارضای گرایشهای عمیق هنری خود بیابد . او که خود در واقع برنامهریز و ایدهساز این پروژه بود ، در خرید و تهیه مجموعه هنری ایرانی و بینالمللی موزه و سازماندهی اداری آن نقش فعالی ایفا کرد . در هنگام طراحی موزه ، دیبا که با سه دانشجو کار میکرد با نادر اردلان ، همکار دفتر فرمانفرما ، آشنا شد و از او دعوت کرد که در اوقات فراغتش در طراحی اولیه موزه با او همکاری کند . امکانات مالی پروژه به قدری محدود بود که دیبا میگوید :
«به اردلان پیشنهاد کردم به جای بخشی از دستمزدش ، در رستوران زیر دفترم به حساب من مجانی تا مبلغ حقالزحمه غذا صرف کند ، چون طراحی موزه باید بسیار با قناعت و با توجه به بودجه ناچیز آن صورت میگرفت . ما حتی برای سفر و بازدید موزههای خارجی یا مصاحبه با موزهداران و کارشناسان خارجی هم نمیتوانستیم خرجی کنیم . ناچار باید به مشاهدات گذشته خودم در خارج از کشور متکی میشدم .
به هر حال موزه ، بزرگداشتی از کار معماران مهم قرن ، کوربوزیه ، لویی کان و فرانک لوید رایت و متأثر از آثار خوزه لویی سرت است و همچنین متأثر از طرح پشت بامها شهرهای کویری ایران در واقع باید بگویم این طرح تلفیقی از ایدههای معماری سنتی و روشهای معماری مدرن است . متأسفانه طرح پس از اتمام طراحی اولیه چند سالی خاک خورد تا بعد در دفتر جدیدم ، با تیم جدیدی کار را از سر گرفتم . دفتر مخصوص به من پیشنهاد کرد که طرح را به مهندس محسن فروغی نشان دهم . این کار را با بیمیلی کردم ، اما در این ملاقات متوجه اشتباهی در سازماندهی کاربری فضاهای نمایشگاهها شدم و آن را ترمیم کردم . در طراحی نهایی مهندس میجر انگلیسی سهم زیادی داشت و مهندس گریگوریان مهندس سازه این طرح بود .
توضیحات راجع به موزه هنرهای معاصر:
موزه هنرهای معاصر تهران چشم که گشود مهمترین رخداد تاریخ معاصر جهان یعنی وقوع انقلاب اسلامی ایران را شاهد بود . انقلابی که فرهنگی بودن ، خصیصه ذاتی آن قلمداد میشود .
موزه طی دوران گذشته کانون اصلی و نقطه عطف تحولات و رخدادهای شاخص در عرصه هنرهای تجسمی ایران به شمار آمده و کوشیده است گوهر خلاقیت را کشف و آن را به مردم معرفی نموده و نیز زبدهترین نمونههای آن را برای نسل های آینده نگهداری کند . این مجموعه میکوشد تا موزه هنرهای معاصر تهران ، امکانات و فعالیتهای آن را کوتاه و گذرا معرفی کند .موزه هنرهای معاصر ، در خیابان کارگر شمالی و در همسایگی پارک لاله قرار دارد و پیرامون آن فضایی سبز و زیبا موسوم به پارک مجسمه با تندیسهایی ارزشمند از هنرمندان پر آوازه معاصر ایران و جهان قرار گرفته است .
ساختمان موزه که یکی از نمونههای با ارزش و کم همتای معماری نوین ایران است ، با الهام از معماریسنتی ایران و مفاهیم فلسفی آن بنا شده است . هشتی ، چهارسو ، معبر و گذرگاه ، از جمله عناصر چشم نوازی هستند که بازدید کنندگان هنردوست را به تأمل در آستانه تاریخ شکوهمند هنر و فرهنگ ایرانزمین وامیدارند .
موزه هنرهای معاصر ، محور و مرکز فعالیتها و رویدادهای مهم هنری ایران در زمینه هنرهای تجسمی به شمار میآید . نمایشگاههای هنری که در مقاطع سالانه و یا هر دو سال یک بار به گونهای فراگیر در زمینههای نقاشی ، عکاسی ، ارتباط تصویری ، مجسمهسازی ، سفالگری ، معماری ، و… در این موزه برگزار میشود ، فرصتی است مغتنم برای دوستداران هنر ، تـا در گستردة دو هزار متر مربعی موزه حضور یافته و از نسیم تازه و رنگین هنر معاصر در فضای ۹ نگارخانه موزه وزیدن میگیرد ، نفسی تازه کنند و دیگر بار ، چراغ رابطه با هنر و هنرمند را بر فروزند .
به هنگام برپایی هر نمایشگاه یک یا دو نگار خانه نیز به نمایش گنجینهای از هنرمندان بزرگ جهان ویژگی مییابد ؛ گویی این مکان فرهنگی خود را برای استقبال و خوشامد گویی به هنرمندان و هنر دوستان میآراید و زیورهای درخشان دیروز را بر پیکر امروزین خویش مینشاند موزه هنرهای معاصر ، در سال ۱۳۵۶ فعالیت فرهنگی و هنری خود را آغاز کرد و با تداوم خدمات خود به هنر انقلاب اسلامی ، میکوشد به هدفهای آتی دست یابد .
معرفی هنر و هنرمندان معاصر ایران و جهان .
فراوری کمی و کیفی هنر ایران زمین .
راهبری هنرمندان به سوی فضایی سالم برای درخشش بیش از پیش هنر ایران .
حمایت از آرمانهای ارزشمند هنرمندان برای پرتوان ساختن هویت ملی و اسلامی .
یافتن استعدادهای جوان و ایدههای نو و کمک به شکوفایی و گسترش آنها .
معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، بر فعالیتهای موزه هنرهای معاصر تهران نظارت دارد . ساختمان موزه ، تلفیقی از معماری مدرن و سنتی است که با الهام از بادگیرهای مناطق حاشیه کویر ایران ساخته شده است و تندیسهایی زیبا و با ارزش هنرمندان معاصر همچون : هنری مور ، آلبرتو جیاکومتی و پرویز تناولی در پیرامون آن فضای سبز اطراف را به «پارک مجسمه» بدل ساخته است .
درون موزه ، از عناصری تشکیل شده که در جریان دیدار بازدید کنندگان ، چشماندازهایی بدیع و زیبا در برابر چشمان آنان قرار میدهد .
یافتن پاسخ معمای مجسم «هارا گوچی» که تقلیدی است از«فلسفه حوض» در معماری سنتی ایران ، وسوسة دیرین بازدیدکنندگان کنجکاو و جستجوگر بوده و پس از سالیان دراز همچنان ، فضای داخلی زیبا و شکوهمند موزه را با وهمی برگرفته از جهان پر رمز و راز هنر ، همراه میسازد .
فضای درونی موزه از سه شیبه (رمپ) تشکیل شده که بازدیدکنندگان را به بخش های گوناگون هدایت میکنند .
موزه هنرهای معاصر ، نمایشگاههای خود را در ۹ نگارخانه بزرگ و کوچک برپا میسازد . نگارخانهها یک به یک در مسیر حرکت بازدیدکنندگان قرار دارند و این ترتیب ، امکان برقراری بیشترین و بهترین ارتباط میان تماشاگر و آثار هنری را فراهم میسازد . نگارخانه ، ویژه نمایش تازهترین اعلانهای هنری ، پوستر ، کاتالوگ و بروشورهایی است که به شکلهای هفتگی ، ماهانه و یا سالانه ، از موزه و مراکز و مؤسسات هنری و فرهنگی جهان به نشانی موزه هنرهای معاصر تهران فرستاده میشود .
نگارخانه دیگر ، دارای ویترین سراسری در دو سوی سالن میباشد که مخصوص ارائه آثـار گرانقیمت از مجمـوعه مـوزه میبـاشد . شیشههـای محـافظ به گونهای تعبیه شدهاند تا آثار هنری از هر گزندی مصون باشند .
کتابخانه :
در کتابخانه تخصصی موزه که در مجاورت شیبة منتهی به بخشهای امور اداری و امور هنری قرار دارد ، نزدیک به چهار هزار عنوان کتاب غیر فارسی و بیش از سه هزار عنوان کتاب فارسی در زمینههای : معماری ، نقاشی ، طراحی ، ارتباط تصویری ، عکاسی ، صنعت سینما و دیگر زمینههای هنری گرد آمده است .
کتابهای کتابخانه ، به روش «LC ـ کتابخانه کنگره» طبقهبندی و با نظام دهدهی دیویی فهرستنویسی شده و اطلاعات مربوط به هر کتاب ، در برگههای : مؤلف ، عنوان و موضوع انعکاس یافته است . استفاده از کتابخانه ، ویژه اعضا است و دانشجویان و پژوهشگران رشتههای گوناگون هنر ، میتوانند با عضویت در این مرکز بخشی بزرگ از نیازهای آموزشی و پژوهشی خود را برطرف سازند .
در بخش نشریات ادواری ، مطبوعات ارزشمند با موضوعات فرهنگی و هنری داخلی و برخی نشریات همسان خارجی ، نگهداری میشود .
فروشگاه کتاب :
در این بخش که در سمت چپ سالن ورودی به نگارخانهها قرار گرفته ، نشریات هنری ایرانی، انتشارات موزه ، بروشورها و نمونههای آثار و تألیفات هنرمندان و نویسندگان ایرانی و انواع گاهشمار و کارت پستال هنری ، به دوستداران عرضه میشود .
ادامه دارد…..
منابع:
honar11.blogfa.com
masoomeh-zamani.blogfa.com
www.allmuseums.com